2777
2789
چقدر درد پشت این جمله ست بزرگ شدیم و بازم نتونستیم...


من بزرگ شدم و دیدم زندگی سختتر شد

من بزرگ شدم و دیگه‌ کسی نبود منو اروم کنه دوست داشتم بچه میبودم و گریه میکردم داد میزدم نه که کسی ارومم کنه فقط یکی بپرسه چرا

من بزرگ شدمو دورم اینقدر خالیه که وقتی پر از هیجانم نمیدونم باید به کی بگم که تو هیجانم شریک بشه 

قرار نبود اینقد سیاه بشه سیاهش کردن خدا روزگارشونو سیاه کنه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خطاب به استارتر

تایپیکت حرف نداره 

خیلی خندیدم     

بچه ها همگی خیلی بانمکین 

برای شوهرمم خوندم اونم کلی خندید

سپاس از همگی

و گفت هرگز جز مردم نادان کسی از رحمت خدا ناامید نیست
من 77 هستم همشم یادمه دروغ که زمونه نمیشناسه  خانواده ی شما خیلی راستگو بودن حتما😜

اره الانم که الانه همه چی رو در حد فهم بچه توضیح میدیم. مثلا داداشم کوچیک بود پرسید بچه چطوری دنیا میاد گفتیم که تو شکم مامانشه و میرن دکتر عمل میکنه و بچه رو میارن خونه. تو خونه ما دروغ الکی هم وجود نداره  چرا اینقد با روح و روانتون بازی کردن و دروغ گفتن    

 مواظب افکارمون و ذهنمون باشیم که افکار تبدیل به رفتارمیشه😊👌      کار بد هیچکس توجیه کننده رفتار بد ما نیست!       
اره الانم که الانه همه چی رو در حد فهم بچه توضیح میدیم. مثلا داداشم کوچیک بود پرسید بچه چطوری دنیا م ...

من همیشه فکر میکردم بچه رو از دهن درمیارن بیرون😶

درخواست دوستی از طرف اقایون ببینم گزارش میزنم درجا😊😊

مامانم بهم گفته بود بچه با آمپول بوجود میاد منم گیر داده بودم خب چرا حتما باید یه مرد اون آمپولو بزنه آخه شنیده بودم دختر همسایمونو دزدیدن بعدش حامله شده میگفتم چرا خانوما خودشون آمپول نمیزنن به خودشون بعد که راهنمایی شدم فهمیدم جریانو اولا که اصلا باور نمیکردم مخصوصا راجبه پدر مادر خودم بعدشم به چشم گناهکار بهشون نگاه میکردم 😂😂😂😂

ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو.وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ! 😂😂😂😂این تنها جوکی بود که خیلی باهاش خندیدم گفتم شمام در جریان باشین😐😂
من یبار بچه بودم با داداشم تنها خونه بودیم عاشق این بودم ک اینجور وقتا برم فضولی تو کمد مامانمینا... ...

یکی از دوستام میگفت به عنوان بادکنک ازش استفاده کرده بودن.مامانشونم خونه نبوده.دوستاشونو صدا زده بودن و گفته بودن که ببینین برامون بادکنک خارجی آوردن.کلی کلاس گذاشته بودن و برده بودن تو کوچه بازی کنن. اینک مادرشونو تصور کن که داره از بیرون میاد و با این صحنه تو کوچه روبرو میشه😱😱

 مواظب افکارمون و ذهنمون باشیم که افکار تبدیل به رفتارمیشه😊👌      کار بد هیچکس توجیه کننده رفتار بد ما نیست!       
خوبه بدرد من میخوره این تاپیک.  خخخخ

خخخخخ حیوونکی بچت مامانش با دروغای تازه در انتظارشه

بعضیا باید اسکار بی شرفی و نمک نشناسی بگیرن....                                           شیطونکم  تیکر عروسیمه  
یکی از دوستام میگفت به عنوان بادکنک ازش استفاده کرده بودن.مامانشونم خونه نبوده.دوستاشونو صدا زده بود ...

وااای مردم از خنده بادکنک خارجی خخخخ

بعضیا باید اسکار بی شرفی و نمک نشناسی بگیرن....                                           شیطونکم  تیکر عروسیمه  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز