نشده. برم؟
مادر شوهرم کوفته درست کرده بود وا رفته بودن با دستش همه رو محکم کرد بعد پختن گذاشت جلو مهمون😐
یبار دوست شوهرمو خانومش مهمونمون بودن
شوهرم هی تعریف کرد از دستپختم
منم اومدم حسابی جا افتاده در بیارم مرغو زدم لهش کردم😐😐
یعنی تیکه تیکه اش و لاش😢
من چندبار غذام کم نمک شد ولی کلا خراب کاری هام مال تنهایی هامه
ی بار ته چین درست کردم تو پلوپز، تهش سوخت
یواشکی تو آشپزخونه تهش رو جداکردم و مث کیک، تیکه تیکه کردم، گذاشتم تو دیس بعد شام خورش آلو و قیمه بود. پسرم کیف پول رو پرت کرد نصف خورش ها ریخت😃
ولی درکل به خیر گذشت
از تزیینات و زرشک و اینام خیلی پیش اومده یادم رفته بعد مهمونی دیدم
ی بارم مهمونام زیاد بود غذا کم پختم. دومدل بود ولی مرغ کم بود ب نظرم
ولی همش حس میکردم سیر نشدن
منم یه بار مامان بزرگم اومد خونم تریپ آشپز باشی ورم داشت گفتم ننه برات آش ماست درست کنم؟😎گفت آره والله ننه درست کن
درست کردم انقد آبش زیاد بود اصلا نتونستیم بهش ماست بزنیم همین جوری خوردیمش😅😆بعد دیدم رفت دستشویی اونجا داره بهم فحش میده میگه چشت دراد با این آش درست کردنت😂😂😂😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
