ما ی بار مهمون داشتیم این بشقابامون بزرگه یکی از مهمونا هم واسه بقیه غدا میکشید تا کلش پر میکرد نمیدونم مامانم چطوری شمارده بود برنج واسه چند نفر کم اومد فاجعه بود😫😫
تازه ازدواج کرده بودم مادرشوهرم اینارو دعوت کردم فسنجون درست کردم چشمت روز بد نبینه انقد همش زدم و زیادی پختمش تموم مرغا توش له شده بود برادرشوهرم دیدش گفت حلیم فسنجون درست کردی😁 یعنی آب شدم رفتم زمین😳😣
تولد پسرم خواستم سوپم درست کنم، خیلی بد شد اومدم مثلا مثل رستورانا درست کنم مرغو ریختم تو غذاساز له اش کرد بعد ریختم تو سوپ .شفته شد از بس مرغش زیاد شد ظاهرش بد شد. کل قابلمه به اون بزرگی موند رو دستم😅
زیاد سخت نگیر هیچ چی اونجوری که دلت میخواد اتفاق نمی افته
من امروز مامانم اینا رو گفته بودم واسه نهار بیان خونمون چون از صبح کار داشن بیرون بودن. استامبولی پختم. شفته شد. انقدر اعصابم خورد شد. کلی زحمت کشیدم پاش. اگه مهمون نداشتم ناراحت نمیشدما... خیلی امروز غذام بدبود... هی جلوشون میگفتم واای امروز خیلی برنجم بد شده. ولی اونا گفتن نه خیلی هم بد نشده و زوری خوردن😢
من تازه عروسم یک بار مهمون داشتم بعد میخواستم توی اشپزخونه غذا هارو توی ظرف بکشم وقتی قرمه سبزی هارو توی ظرف ریختم حواسم نبود از دستم افتاد همشون ریخت کف اشپزخونه هیچی دیگه ابروم رفت الان با خودشون میگم چه دست پا چلفتی بود آب شدم از خجالت دیگه زنگ زدیم جوجه آوردن از بیرون