من شاغلم ولی بخاطر آی یو آی سرکار نمیرفتم و همش تو خونه بودم..مادرشوهرم هم میومد خونمون میدیم من که اصلا تو خونه بند نمیشم همش افتادم تو خونه...ما هم بهش گفتیم بخاطر دیسک کمرم که بدتر شده دکتر بهم استراحت داده... تا اینکه برادرشوهرم زنگ زد به شوهرم که کل فامیل میخایم بیایم خونتون براتون گل خونه بیاریم😐😐 شوهرم گفت خانومم کمرش درد میکنه استراحت مطلقه..گفتن خودمون میایم کارها رو میکنیم !! منم مجبور شدم به مادرشوهرم قضیه رو گفتم که بپیچونه..اونم نتونست..فقط شب مهمونی خیلی حواسش بهم بود میگفت تو برو دراز بکش و از این حرفا