2733
2739
عنوان

غروب یه اتفاق وحشتناک برام افتاد

| مشاهده متن کامل بحث + 125718 بازدید | 944 پست
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



منم دیروز بچه ها رو خوابوندم میخواستم تو پذیرایی کتاب بخونم.یه گربه سیاه اومده بود پشت در بالکن (طبقه سوم)

مثل انسان به در میزد و غر غر میکرد انقدر ترسیده بودم چسبیده بودم به مبل😂😂

2742

بعد خواستم من درو براش بازکنم چون کلید رو در بود فکرکردم شاید کلیدش نمیچرخه تو قفل یکم شک کردم اگه شوهرم باشه درو میزنه تا براش بازکنم دیدم باز داره تقلا میکنه اروم گفتم اسم شوهرمو بردم که تویی؟؟دست نگه داشت کلیدشو عوض کرد

گویند علی میزده صد وصله به کفشش،ای کاش دل خسته ی من کفش علی بود (میشه برای سلامتی امام زمان صلوات بفرستی)مرسی گل😍
2740

من بودم جیغ کشون از پنجره آشپزخونه می پریدم پایین

ای محبوب من ! چه لذت بخش است نسیم یادتو آن گاه که بر دل های ما می وزد. چه شوق آفرین است نگاه عاشقانه تو. چه شیرین و آزادی بخش است زندگی در کنار تو و زیر سایه لطف و رحمتت. چه سکر آور است جام های محبت تو که از چشمه های عشق نوشیدهمی شود. چه سخت و جگر سوز است آتش هجران و فراق تو . چه جان پرور است خنکای نسیم وصال تو. ای مهربان ترین مهربانان عالم .   

وقتی جوابی نیومد قلبم داشت وایمیستاد زنگ زدم شوهرم هول کرده بودم زنگ زدم دیدم بوق میخوره اما صدای گوشیش ازپشت درنمیاد فهمیدم شوهرم نیست پشت درد وای داشتم پس میفتادم

گویند علی میزده صد وصله به کفشش،ای کاش دل خسته ی من کفش علی بود (میشه برای سلامتی امام زمان صلوات بفرستی)مرسی گل😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687