ما توی سه طبقه زندگی میکنیم هر طبقه ام ی واحد دوتا طبقه ام فامیلیم و طبقه اولم فامیل دوره
ی روز تنها بودم خونه خواهر و برادر و دخترعموم داشتن تو پارکینگ بازی میکردن ابجیم میبینه ک یکی از پله ها میره طرف در ب خیال اینکه عمومه میره سلام کنه که میبینه ب پسره ک ی مشما دستشه میگه شما؟پسره میگه من فامیل طبقه اولم ابجیم میگه این چیه دستت؟(چون چند روز قبلش انباری رو مرتب کردن مشما رو میشناخت)ضمنا ما خونمون دوتا انباری تو پارکینگ داره یدونه نزدیک پشت بوم یعنی از طبقه سوم باید رد میشده که بره انباری خلاصه پسره میگه اینا وسیلن برای پرده زدن دارم میبرن ک ابجیم جیغ میزنه بزار زمین دریلارو پسره ام الفرار ابجیمم دنبالش😂😂خلاصه تا نفس داشته میدوعه اما خب یارو فرار میکنه حالا مامانم صحنه رو دیده بوده داشته میومده تو میگه زهرا چرا میدویی؟ابجیمم میگه دزد خلاصه معلوم شد پسره همسایه بوده و داداش برق کار خونمون اخرسرم نتونستیم هیچ کاری کنیم😐