قسمت دایره عالی بود
اسکرین گرفتم بهش نشون بدم
دقیقا درسته ما اصلا دایره ای تشکیل نداذیم
از اول اون چهارتا وسط بودن
وقتی یه پدرشوهر میاد تو چشمای من میگه جرا زفاف دیر شده انجام ندادید، داری پسرم گول میزنی
چند نفر جمع میکنم میبرم در خونه بابات
یعنی چی؟؟؟
واقعا روش میشه؟؟؟
انتظار داره دقیقا بابام چکار کنه؟؟
تهمتش کجای دلم بگذارم؟؟
متاسفانه مشکل اینجاست که فکر میکنند چون پسرشون هرررررر کار خئاستند میتونند بکنند
دقیقا اون دایره که گفتی مرزی براشون نداره
طوری که من گفتم تو قباله باید بنویسن
این اقا+ ننه بابا خواهر و برادر
من هفته ای به بار میرم خونه بابااینا
همش میدونستم ننه اش میاد خونم
یه روز سر زده برگشتم ننه و خواهرش تو خونم بودن و میوه هم جلوشون!!!
من سلام کردم رفتم اتاق تا خجالت بکشن برن
اما اینها وقیح ان نه خجالتی نه حالیشون میشه
مادرش گفت چرا نمیای بیرون
گفتم شما اینطوری راحتیذ
داد و هوااااار کرد خونه پسرمه دلم میخواد
گفتم همیشه خونه پسرت نه وقتی من نیستم
دوباره جیغ جیغ که دلم میخواااائ
بارها وقتی پشت در خونشون یا پشت پنجره شون که روبروی در ماست در حال فضولی مچ شون گرفتم
با خوبی گفتم با دعوا گفتم تو فامیل کفتم
از روووووووووووو نمیرن
سنگ پای قزوین ان
یه دلیل دیگه اش اینه
از من انتظار همون حمالی و خاکساری و غلام حلقه به گوش مثل شوهرم دارن
دلیل دیگش اینه
اومدن دختر از شهر گرفتن
دختر تحصیلکرده
بعد انتظار دارن مثل خودشون یه زن ذلیل باشم و دست چپ و راستم نشناسم
من چون یه بار دلم گرفته بود رفتم حرم بی بی زینب ع زینبیه اصفهان بدددددم
من چون دوست دارم کلاس برم(هزینه پایین نه گرون) بدمم