برخورد صحیح بامردی که هرشب میره خونه ننه اش

مشاوره رفتم تست گرفت 

صحبت جداگانه کرئ 

به مادرشوهرم گفت عروست مدیریت عالی اگه زندگی دستش بدی میچرخونه 

نمیدونی چه وعده های دادن 

شوهرم میگفت تو بله بگو من جونم فدات میکنم 

دقیقا بعد خطبه غوووووضش کردن

حالا میگه دروغ گفتی تو ازدواج 

میگم چه دروغی 

میگه نماز همش نمی خونی 

از دین فقط نماز میخونه 

روزه هم میگیره که خرج نکنه 

اما نه مثل من اهل روضه گرفتن و روضه شرکت کردن

براش عجیب تاسوعا عاشورا برا امام حسین ع مشکی بپوشه 

براش عجیب میلاد ائمه مثلا نیمه شعبان شیرینی بخره

از دین فقط نمااااااز اونم نه اول وقت 

هر وقت بیکار شد

مادر خیر ندیده اش فقط اتیش میندازه 

من خونه مامانم بودم اومذم دیدم چشماش قرمززززز و بعد هم باد کرده داره هی بیشتر میشه 

به زووووور بردمش دکتر 

من نبوذم نبردنش و خودشم نرفت

وقتی برگشتیم 

طبق همیشه که تا بیرون بیام یا بخوام برم 

ننه نگهبانش از خونشون میپره بیرون 

تا رسیدیم ننش دم در اومد 

رفت جلو قشنگ ده دقیقه پچ پچچچچچ و گزاااارش کامل 

یهو ننش صداش برد بالا 

و گفت چشمت چرا اینجور شده هان چون رفتید بیرون مال اون... واجب بود برید 

منم داد زدم اره واجب بود 

یهو شوهرم برا اولین بار ساک دستش بود 

داشت میزد تو صورتم 

و گفت زر زر نکن 

برا اولین بار تو کوچه فحش داد 

من چی گفتم؟؟؟؟

چکار اشتباهی کردم؟؟؟

چرا خدا جواب اون خنده ننه و خواهرش نمیده 

خوووب میشناسی 

درد همینه 

طرف پایین تره 

هیچ ایرادی نمی تونه ازت بگیره 

چرت و پرت میگه 

دقیقا حرف دلم گفتی 

چطور با این ادم باید برخورد کرد 

ادمی که پایین تره تو به روش نمیاری 

اما چنگ میندازه به زور میخواد تو رو هم بکشه پایین

من مشکلم نداره بمونه اونجا 

حتی یه روز کامل دو روز بمون

اما نه هر روز هر روز 

خودش برا خواب میاد خونه 

چون کلی جهیزیه دارم 

دستور باباش 

کل زنذگی ما با دستور ننه باباش میگرده 

من بدترش دارم 

تو عقد وسط رابطه بودیم 

باباش زنگ زد 

ول کرد رفت 

سر سفره غذا زنگ بزنند ول میکنه میره 

حتی نمیگه چند دق دیگه میام 

یا به من بگه الان برمیگردم 

انگار ایه نازل شده 

کنار نیستیم 

تو کوچه ایم