سلام به همگی .....واییی چه خوب اینجا دوباره راه افتاد .... دلم برای همه تنگ شده بود حسابیییییی خاله های مهربون مرسی از تبریک هاتون ...این پسر ما بجای اینکه هرچی بزرگتر می شه اذیتش کمتر بشه ، بیشتر می شه ....سامی ، الینا، آیسا، باربدی ، آرشا ، نیلا ، ساتیار ، ژوان ، پوپک و پرستو ، آروین و پویان خوشگل خاله تولدتون مبارک (ببخشید اگه نی نی گل کسی جا افتاد ) من 5 شنبه یه مهمونی جمع و جور دارم و هفته دیگه هم وقت آتلیه .... بابت همین مهمونی چمع و جور هر روز باید برم خرید چون مامانم سفر رفته و خاندان شوشو هم بیشتر از 1 ساعت نوه شون رو نگه نمی دارن .... از خیر سفارش کیک هم گذشتم ...چون می دونم اصلا برای شایان تو این سن جذابیتی نداره ...باشه سال دیگه انشاله ....بابت آتلیه هم از هفته پیش که وقت گرفتم همچنان بساط غرولند شوشو جان به راهه ...خدا به خیر بگذرونه ....واسه روز پدر خیال ندارم هیچی بخرم چون هفته بعدش تولد شوشو هست و جیب من بیچاره بیکار هم خالی خالیه ....از بوسینی یه پیراهن واسش گرفتم که بابت جفتش ...هم روز پدر و هم تولد ... تازه حضرت والا فرمودن پول آتلیه رو خودت می دی چون من از این لوس بازی ها خوشم نمی آد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1من هم عین درنا جون واسه تولد شایان یه تاب گرفتم که کلی حال می کنه باهاش ..... عکسشو می گذارم براتون ....بچه ها این واکسن یه سالگی هم تب و درد داره .... آخه وقت آتلیه دارم 4 شنبه هفته دیگه نمی دونم قبلش واکسن بزنم یا بعدش ....همتون رو دوست دارم مامان گلی ها .........