خیلی حالم بده

مهریه ندارم😔الان از ازدواج اولش هنوز مشکل مهریه با زنش داره چهارسال زنش طلاق نکرفته گذاشته  رفته حکم جلبش داره ولی نتونسته مهریه شو بگیره. بعد ب من میگ اون چهارسال نتونسته مهریه بگیره تو ک دیگ هیچی 😢😢😢😢

قهرکن برو خونه بابات ببین چیمیشه یا تهدیدش کن ب طلاق

وای عزیزم چرا بدون مهریه قبول کردی!نمیدونم چیبگم شوهرت خیلی زرنگه

ای بابا چ میدونستم اینجوری چهارسال زنش گذاشته. رفته اصلا خبر نداره ازش بچه اشو برداشته برده اینم پسرش ندیده چهاساال میک طلاق نمیدم تا همه رو ببخشه بعد من باهاش دوس بودم اصلا تو رفاقت اخلاقش اینجور نبود 

بعد اینقدر همدیگر دوس داشتیم اگ یک شب تاصبح حرف نمیزدیم خوابمون نمیبرد یا باید پیش هم باشیم

بچها تاپیک اخرمنم بخونید 

خانوادم نمیدونن مهریه ندارم اره خیلی زرنگه قبل عقد بهش گفتم اگ دخترم پیش خودم باشه مهریه نمیخام اک باشه ک‌اینقدر مهریه راضی شد بعد ب مامانم گف شما قبول میکنی بچه رو مامانم گف اره من خودم بزرگش میکنم منم مهمون دعوت کردم ارایشگاه اینا شب قبلش گفتم مهریه اینقدر داغ کرد کی گفته مهریه من اصلا حرفی نزدم از مهریه اصلا نمیخام عقد بهم بزنیم من از اینور فامیل دعوت کردیم اینقدر حالم خراب گفتم چکار کنم خدایا بعد گفتم ولشش مهم اینه خوشبخت بشیم 

اره خیلی ولی اخلاقش کتک زدنش دیگ تحمل ندارم

يعني بعد دو سال هنوز كليد خونتو نداري؟!؟

بعدم سر از خونه بابابزرگو اينا ميتوني دربياري تو راه برگشت با همون ماشيني كه مادرت برميگرده بزارت خونه ي خودت

خيلي بده خونت رو خالي نزار

خدايي نكرده مكان نشه براي شوهرت

حتما از رو كليد برا خودت بزن و بشين تو خونت

چقد بي سياست هستين بعضيا😡😡

ببین منم زود ازدواج کردم ،اون موقع دبیرستانی بودم ،یه روز بحث دختر داییم شد که بعد ازدواج درس خونده،مادر شوهرم نمیدونم چه منظوری داشت گفت اون با شما فرق میکنه هوشا متفاوته ،حالا من تعریف از خودم نباشه خیلی باهوشم ،یعنی این حرفش مثل پتک خورد تو سرم و منو از خواب غفلت بیدار کرد فهمیدم اگه خوب درس نخونم عزت و احترام ندارم ،مثل چی واسه کنکور خوندم و دانشگاه تهران قبول شدم ،الانم دارم دومین ارشدم رو میگیرم ،اگه استقلال و موقعیت شخصی و اجتماعی و شخصیت میخوای فقط خوب درس بخون ،به خاطر خودت و تربیت بچه هات ،اعتماد به نفسی که درس به ادم میده هیچ چیز دیگه ای به وجود نمیاره