راستش چند روزه مثل خوره افتاده تو وجودم. یکی از فامیل های شوهرم ی بچه داشت چندساله یکی دیگه هم داره 5 یا 6 ماهه. اونوقت درقبال نگهداری بچه ها ماهی یک میلیون از شوهرش میگیره. وضع مالیشون هم معمولیه. اصلا هم وسواس خونه نیست و خونش همیشه بهم ریختس.
حالا راستش من دوقلو چندماهه دارم و از صبح ک بیدار میشم هزارتا کار دارم. غروبا اصلا خونه نمیمونم یا میرم خونه مادرم یا مادرشوهرم. همیشه هم در حال تمیز کردن خونه ام. خونمون هم بزرگه. قراره پرستار بگیریم هنوز آدم مورد اطمینان پیدا نکردیم.
حالا از وقتی ک فهمیدم این طرف پول میگیره با اینکه نه قیافه داره نه تیپ نه تحصیلات منم نسبت ب کار خونه شل شدم. میگم بعد اون همه درس و ادعا همش در حال کارم. راستش با عشق انجام میدادم. ولی ی جوری شدم. میشه نظرتون رو بگید.