2737
2739
عنوان

بچه ها شما از بچه هاتون نگهداری میکنید پول میگیرید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1622 بازدید | 132 پست
سلام تاپیکهات رو خوندم. با اینکه وضعتون خوبه ولی شخصیتت مثل کوزته. والا من هفته ای یکبار خونه رو تم ...

سلام عزیزم دلم. تا ی جاهاییش راست گفتی. درسته. من اونجور از پولی ک دارم استفاده نمیکنم. راستش شوهرم اینکه خونه و ماشین خیلی خوب داریم و رستوران زیاد میریم و بهترین چیزارو برای خونه خرید میکنه و سالی یکبار سفر خارجی میبرم رو بهترین زندگی میدونه. چون اطرافیانمون کمن ک اینطور زندگی کنن. ب خاطر همین این ک بخاد ماشین بذاره زیرپای منو برم دنبال شغل کاملا مخالفه. زیاد دوس نداره. 

من ماهی یکبار فقط میگم یکی میاد کارامو میکنه. از دیشب با ی پرستار هماهنگ کردم قراره امروز بیاد ببینمش ک اگه شد از فردا شروع کنه. بیشتر میخام کارا خونمون رو بکنه تا بچه داریم. بگم ساعت 9 بیاد تا 2.نمیدونم خوبه یا نه. نظر بده. از بدشانسی کل خانواده خودم و شوهرم کنارمون هستن و شرایطشون زیاد خوب نیست. تا ببخشید انگشت تو بینیم هم میکنم میفهمن و مقایسه و این حرفا. شوهرم سطحمون رو آورده تقریبا در حد اونا. 

جدای از این حرفا شما راست میگی

سلام تاپیکهات رو خوندم. با اینکه وضعتون خوبه ولی شخصیتت مثل کوزته. والا من هفته ای یکبار خونه رو تم ...

آره. زندگی ابتدایی راضیم نمیکنه چون فوق لیسانس از دانشگاه معتبر گرفتم. چون همش فعال مسابقات و انجمن های داستان نویسی بودم. کلا اکتیو. کارم میکردم. البته نه با حقوق خیلی بالا. ولی الان کل رویه زندگیم عوض شده. ناراحت بچه داریم نیستم. دوس دارم. جسارت خودمم دیگه پایین اومده. قبلش ب شوهرم اصرار داشتم برام شغل بزنه و اونم میخاست اقدام کنه. مرتبط با رشته ام. ولی الان اگه برام بزنه هم نمیرم. چون دیگه جسارت و توان قبل رو ندارم. 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
خوشبحالت خوشی زده زیر دلت استیکر گریه میزاری ناراحتی شوهرت هر چی بخواد برات میخره خرجی میده طلا میخر ...

توروخدا اینطور نگو عزیز دلم. الهی ک شما هم شرایطت خوب بشه. ولی بدون همه چی خرید و پول نیست بخدا. الان من اینارو دارم ولی ی ذره استقلال از خودم ندارم. تو همه چی شوهرم نفوذ کرده. تا خونه مادرمم شوهرم میبره تنها نمیرم. با اینکه سه چهارتا خیابون فاصلمونه. خواهش میکنم ناراحت نشو عزیزم. همه زندگی هاشون نقطه ضعف داره

خوبه اتفاقا. ..از ۹ تا ۴ بهتر هم هست دو وعده غذا بپزه و نظافت ..خیلی خوبه

راستش غذا رو دوس ندارم. چون شوهرم وسواسه. خودمم همینطور. میخام بگم صبونه بچه هارو بده خونه رو تمیز کنه طی بزنه لباس های بچه هارو بشوره 

2740
توروخدا اینطور نگو عزیز دلم. الهی ک شما هم شرایطت خوب بشه. ولی بدون همه چی خرید و پول نیست بخدا. الا ...

من که بچه نیستم با این حرفا آروم بشم همه چیو میدونم منطقیم ولی من به کمترین چیزا قانع هستم حتی کمترین ها نصیبم نمیشه اگه بگم چه زندگی دارم حالت بد میشه بیخیال حداقل تاپیک پر بازدید پایین بخون که میگه شوهرم بعد ۶ سال بهم گفت ببین چقدر دختر بدبخت منم در حد همونم تقریبا بعد خداروشکر کن زندگی تو برای خیلی از ما خواب و خیال قدر زندگیت بدون خوش باشی عزیز 

من که بچه نیستم با این حرفا آروم بشم همه چیو میدونم منطقیم ولی من به کمترین چیزا قانع هستم حتی کمتری ...

بخدا نمیخام الکی بگم. برو کل تاپیک هامو بخون. بخدا فکر میکنی. شوهرم چون شرایطش خوبه دیگه زور تو دسته خودشه. هر شب هر شب باید خونه پدرش باشیم. ی بیرون با دوستی کسی نمیتونم برم. بچه هارو تا پارک هم نمیتونم ببرم. باید خودش باشه. درآمد ماهانه اش زیاده ولی اگه فکر کنی ده هزارتومن درآمدشه شاید ماهی صدتومنش رو ب من بده. چون میگه همه چی خودم میخرم. خب آدم سختش میشه. درسته همه چی می‌خره ولی استقلال خیلی خوبه. برادرش متاهله ولی ما هرجا میخایم بریم سریع باهامون راهی میشه نمیتونمم زیاد اعتراض کنم. اینارو گفتم ک بدونی همین ها هم اعصاب آدم رو خورد میکنه. چرا این پول خرج کردن های شوهرم واسه زنی لذت داره ک نه درس 7ونده نه کار کرده نه ظاهر. من قانع نیستم ب زندگیم. بخدا همه چی پول نیست. 

بخدا نمیخام الکی بگم. برو کل تاپیک هامو بخون. بخدا فکر میکنی. شوهرم چون شرایطش خوبه دیگه زور تو دسته ...


دقیقا درست گفتی. یکی از بزرگترین لذتهای خدا داشتن شغل و پول درآوردنه. خودم زنم و مثل تو هم فوق لیسانس دولتی دارم. برای خود من پول درآوردن خیلی بیشتر از خود پول لذت داره. چون احساس قدرت و اعتماد به نفس به آدم میده. خودم عاشق بورس هم هستم و با کسب تجربه خرید و فروش میکنم. 

من برای پسرم 6 ماه مرخصی بودم. اول میخواستم یکسال بمونم خونه اما سر 3 ماه افسرده شده و انگار تو یک باتلاق بودم. کارهای تکراری خونه و بچه منو ارضا نمیکرد. اتفاقا خوب هم میرسیدم. شوهرم گفت تا یکسال بمون گفتم می میرم باید برگردم. روز اول کار که برگشتم فهمیدم دنیای من کار و فعالیت هست و این منو راضی و شاد میکنه. مفید بودن و در اجتماع بودن روح منو سیراب میکنه ولی پول نه.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

قضیه

fakeloser | 23 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز