تو دوران عقد بهم گفت موهای گردنت چقدر سیاهه. خب یکم تیره هست ولی کرکیه. منم خیلی ناراحت شدم و حتی باهاش قهر هم کردم ولی خیلی تو دلم مونده بود. چون مادر و خواهراش علاوه بر اینکه موهای زاید سیاه دارن خیلی هم پر مو هستن. بعدها به روی شوهرم اوردم که این حرفو بهم زدی خیلی ناراحت شدم، مگه مامان و خواهرای خودت رو ندیدی که چقد مو دارن و اصلا انقدر ضخیمه موهاشون که تبدیل شده به ریش و سیبیل؟ شوهرم گفت بچگی کردم این حرف رو زدم. اون موقع نادون بودم.بعدم موهای تو کرکیه ولی مال مامان و خواهرم ضخیمه. ولی بازم از دلم بیرون نرفت. تا یه بار به مادرشوهر و خواهرشوهرم گفتم. گفتم تو دوران عقد شوهرم همچین حرفی رو زده من خیلی ناراحت شدم ولی بعد که شمارو دیده اومده بهم گفته وای چقد مامان و خواهرام موهای زاید و زخیمی دارن خیلی بدجورن، الهی شکر که تو مثل اونا نیستی. اونارو که میبینم حالم به هم میخوره.
میدونم نباید تلافی حرف شوهرم رو سر خانوادش در میاوردم، ولی اگر مادرش درست تربیتش کرده بود هیچوقت همچین حرفی رو بهم نمیزد برا همین اینجوری بهشون گفتم. یکم دلم خنک شد