2726
عنوان

داستان رسیدن ب عشقم😁

| مشاهده متن کامل بحث + 2645 بازدید | 93 پست

همششسس باهم حرف میزدیم اونم 21/22سالش بود .همششش زنگ میزد و ش ارژ میخرید😂😂😂

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دیگه اقا منم زیاد توفازش نبودم وسطاش بایه پسر تو شهرستان خودمونم ریختم روهم و اینو محل نمیدادم.ولی مهران خیلیییی پیگیر بود

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

وای چقدر شبیه ماهستید الان من ۲۱ سالمه اون ۲۴ ماهم از ۱۸سالگی من باهمیم😍😍من شهرم اون شهرستان ما آشناییمون از اینترنت بوددر اخر عشق منم هفته پیش تولدش بود

😍😍دوست جونی میشه برا حاجت دلم دعاکنی؟😍😘😚😙😗😍
2728

بعد یه سال همش میگف میخام بیام شهرستان ببینمت.ولی من زیاد توجه نمیکردم همون درحد ش ارژ میخاستمش 😐😐😐تلگرام و ...نداشنیم اونموقه

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

قطره# چکانی خیلی خراست😐

من مامان مرصادجونمم😍تا ۱۴۰۰ پسرم بغلمه ای خدااااا از الان ک هیچ وجود خارجیم نداره عاااااشقشمممم 😍فندق مامانو بابا از خدا بخاه ک زودتر برا اینکه منو باباییت  بریم سرخونه زندگیمونو تو زودتر بیای بغلمون کمکمون کنه😍❤اخه تو ب خدا الان نزدیکتری زندگیمممم😉😍🙏❤ خیلیییی دوستت دارم مرصادم😍❤  آهایییی تویی ک امضامو خوندی !!! آره دوست عزیز با خودتم😉😍از خدا میخام امضای قشنگش پای تک تک ارزوهات باشه🙏آمین🌹🌹🌹 اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم❤🙏 تیکر عروسیمه شایدم زودتر برگزار شد😍💃❤

اقا یه روز یه غلطی کردم از خونه بهش زنگیدم دیگه هممممش زنگ میزد خونه خلاصه مامانم فهمید و منو ب اشد مجازات رسوند

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

سه سال همینطوری قهر و اشتی بودیم البته فقط من قهر بودم اون همش اشتی بود تا یه روز زنگید مامانش خونمون خاستگاری😐

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

مااصلااااااااا همو ندیده بودیم بخدا.

بعد من گفتم نهههه باید ببینمت و ....

خلاصه قرارشد بیاد شهرستان ببینمش

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

باماشین خودش اومد اصلا حتی نمیدونستم ماشینش چیه اصلا راجبه این مسائل حرف نزده بودیم😐قرار گذتشتیم بعد مدرسم پشت مدرسمون اون دیروزش اومده بود و رعته بود مسافرخونه

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍

منم مدرسه ک تموم شد میرفتم کلاس کنکور تومدرسه.سال بعد پیش دانشگاهیم.

رفتم پشت مدرسه..واااای

یه پسرقدبلنددد و خوش هیکل با یه پرشیا سفید و ته ریش و....وااای عالییییییی بوددددود

چند روزی اسمان نزدیک است...لحظه ها را دریاب...سلامتی همه مریضا و برادرم صلوات😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز