من و دختر داییم و دختر خالم و دختر عموم هر چهارتا باهم باردار شدیم و باهم رفت و امدم داشتیم
اونا هر سه تا بچه هاشون فوقولاده صبور من تا شش ماه از خونه نزدم بیرون چون بچم بشدت ناصبور بود
همش بغلم بود اصلا درست نمیخوابید
اونا بچه هاشون انگار سنگ بودن صدا ازشون در نیومد
میومدن خونمون واسم جای سوال بود چرا اینا انقد صبورن
خیلی اذیت شدم
بچه های اونا زودتر چهار دست و پا رفتن
زودتر راه افتادن
بچه هاشون دیر تر دندون دراوردن
بچه من پنج ماهگی دندون در اورد دیگه میدونید دندون دراوردن چقد سخته
بچه اونا زودتر راه رفتن
ولی من یبارم مقایسه نکردم
همیشه میگم بچه من از همه هم سن و سالاش باهوش تره
از همه هم سن و سالاش عاقل تره
و همیشه از بچم تعریف میکنم گخدا شاهده اگه بزارم یه نفر بگه فلانی بچت چرا ایطوری