2733
2739

سلام دوستان. امروز ساعت ده بود که زنگ در خونه رو زدند شوهرم آیفون رو برداشت یک دختر جونی بود که گفت من دختر آقای فلانی هستم که قبلا اینجا بودیم..اینم بگم که ما تو خونه ای هستیم که از طرف سازمانی که شوهرم توش کار میکنه بهمون دادن.اینا تقریبا بیست سال پیش تو این خونه بودن.بعد گفت از شهر شما عبور میکردیم  میخوام تجدید خاطره کنم و بیام تو .منم خونم نامرتب وسایل مدرسه پسرم و اسباب بازیاش هم وسط سالن.خودمم سردرد داشتم و همون لحظه داشتم بخور میدادم.شوهرم آیفون رو گذاشت و به من گفت چی کار کنیم منم گفتم برو بگو ببخشید خانمم نیست خونه بعدا تشریف بیارید...حالا اونم میگفت من روم نمیشه و تو برو ...حالا نظر شوهرم این بود که اون تقاضا عادی داشته و این ماهستیم که مقصریم که آماده نبودیم اون کاملا حق داشته که این خواسته رو داشته باشه...ولی من میگفتم اون نباید بیاد پشت در خونه مردم بگه من میخوام بیام تو خاطرهام زنده بشه حداقل قبلش خبر میداد ما آمادگی داشته باشیم...حالا شما بگید حق با منه یا شوهرم...


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2740

فرق نداره حق با کیه چون اصلا موضوع خیلی چرته که بخوای حق کشی کنی ... به شوهرت بگو نمبخواد سنگ مردم رو به سینه بزنی خودتم همون لحظه برو جلو ایفون بگو شرمنده خانم ما امادگی نداریم و قطع کن تموم

 به خدا❤ ایمان دارم " حتی اگر سکوت کرده باشد.... 

نه خوب آخرش با غر غر فراوون مجبور شد بره بگه خانمم نیست...آخه میگفت تو برو ..من گفتم من برم چی بگم؟بگم نیا تو؟ حداقل تو میتونی بری بگی خانمم نیست بعدا تشریف بیارید..

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز