بچه ها دو سه بار ، تو زمان های مختلف تل به مادرشوهرم پی ام میدم میخونه ولی جواب نمیده... پی ام های جملات محبت آمیز و ...
کم محلی می کنه
اون روزی رفته بودیم خونشون دیدم یه لحظه حالت چهرش عوض شد از درد بود. بهش میگم مامان جان چیزی شده ؟ خدای نکرده جاییتون درد می کنه ؟ خوبین ؟ میگه نه چیزی نیست. دوباره پرسیدم هی طفره میره میگه نه خوبم حالا و ...
منم ناراحت شدم به بهونه دستشویی رفتم از کنارش. وقتی برگشتم دیدم داره واسه شوهرم تعریف میکنه بیمارستان بودم و آزمایش و ... تا من رسیدم حرفش رو قطع کرد...
یعنی چی ؟ چرا اینقدر بی محلی آخه
منو محرم خودش نمیدونه
باید از اون عروسا می بودم که التماس کنه باهاش حرف بزنم