نه چون دعوای ما سریه موضوع خاص نیست که حل بشه
سرهربحث کوچیکی قبرپدرمادرموفحش رکیک میده...
یه بارتلفن خواهرشوجواب ندادم مادرش جلوی خودم زنگ زد گزارش داد پاشد بامشت افتادبه جونم...وکلی مشکلات دیگه که توتاپیک قبلمهست
منم دیگه به اون نقطه رسیدم که هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه
هیچ چیزی حالموخوب نمیکنه
نه خرید نه پول نه دیدن دوست واشنا نه گردش
دلموپیرکرده شوهرم دوستش دارم ولی زندگیمو نه
پیشش احساس میکنم دارم خفه میشم