2777
2789
عنوان

حالم بده😷

| مشاهده متن کامل بحث + 266 بازدید | 37 پست
شما حتما مادرشوهرتون خیلی بهتون محبت کرده و ازش بدی ندیدین ک اینطوری فکر میکنین وگرنه محاله ادم دلش ...

اونجوری هم که شما فکر میکنین نیست من یه راه طولانی طی کردم و به اینجا رسیدم واسم گذشته ها گذشته 

بشینم فکر کنم اون اینو بهم گفت اون اینکارو کرد قبلا آخرش چی میشه فقط اعصاب خودم خورد میشه و زندگی الانمم خراب میکنم

کاش نی نی سایتم دکمه بلاک داشت😍😍
خب مشکل اینجاست ک منم باید برم نرم اخم میکنه ولی بعضی روزا ادم دوس نداره از خونش بیرون بره..بعدشم ین ...

اینا رو باید با سیاست زنونه کنترل کنی و حلشون کنی 

کاش نی نی سایتم دکمه بلاک داشت😍😍

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اونجوری هم که شما فکر میکنین نیست من یه راه طولانی طی کردم و به اینجا رسیدم واسم گذشته ها گذشته  ...

درسته ولی وقتی ادم ی روزی از یه کسی ضربه خورده و تجربشو داشته پس اشتباهه بازم بی توجه باشه و خودشو به بیخیالی بزنه پس چون یبار ضربه خوردی باید زرنگتر باشی و خودتو سعی کنی از اون طرف دورنگه داری از قدیم گفتن دوری و دوستی اینکه بخای هرشب وظیفت باشه تو هر شرایطی بری خونشون چه دلیلی داره مستقل شدیم مستقل شدیم ک روزایی ک مریضم توخونم راحت دراز بکشم..ی شبایی با شوهرم و دخترم تنهایی خوش بگذرونیم ن اینکه تو هر شرایطی بری برا اینکه پدر و مادر همسرم هستن و از من واجبترن و باید ببینه اونارو اگه اینطوره چرا مردا باید ازدواج کنن پس باید هیشکی مستقل نشه ولی عزیزم درسته پدرمادر واجبن ولی ن از زندگی و زن و بچه و ارامش خونه

خب شما همینو بهش بگو بگو دوس ندارم خونمون رو ول کنی

میگم حتی خودش بهم گفت تو بری من خونمون میخابم شب جایی نمیخابم ولی نمیدونم کی مخشو خورده و اونم الان زیر حرفش زده

ن موضوع صحنه هاش نیست موضوع فیلماشون خیلی چرته همش خیانت و اینا بعدشم برام قابل درک نیست وقتی خودش م ...

یه چیزی میخواسته بهت بگه دلت خوش باشه،بعد دیده نه بابا نمیشه،بعدهم لابد مامانش اینا اصرار کردن بیاد پیششون تنها نباشه...

مامان بابای خودت باشن نمیگن بیا پیش ما تو خونه تنها نمون؟

دست از تغییر دادن دیگران بکش،همینجوری که هستن دوستشون داشته باش...فقط باهاشون مهربون باش و احترام بزار،اونوقت ببین چطور اونی که دوست داری میشن....و این است معجزه عشق
میگم حتی خودش بهم گفت تو بری من خونمون میخابم شب جایی نمیخابم ولی نمیدونم کی مخشو خورده و اونم الان ...

ببین عزیزم زیاد بخوای دنبال این موضوعو بگیری اصن به نفعت نیستا...میدونی چرا؟

لج میکنه،میگه اصن تقصیرمنه میذارم تو ده روز ده روز بری خونه بابات که اینطوری واسه من دم دربیاری،معلوم نیست کی پرت میکنه اونجا،تو که داری وره دل مامان بالات خوش میگذرونی به من بدیخت چیکار داری،اصن بلندشو بیا سر خون زندگیت حالا حالا ها هم خبری از خونه بابات نیست...

گلم مطمئنم یکی ازینارو می‌شنوی صددرصد

پس لجاجت شوهرتو برانگیخته نکن.موفق ترین آدمها کسایی ان که تغییرو از خودشون شروع میکنن،سعی کن این حس بد دلی و شکاکی رو از خودت دور کنی،اصن این فکرا معنی ندارن عزیزم همش فکر بیخودن...

تایم خونه مامانتم تا حدی که میشه کمتر کن،بکن ۴،۵روز..به هرحال اون بنده خدا هم نیاز به محبت شما،وجود شما و تمکین شما داره..

باز دلت تنگ شد زنگ میزنی مامان بابات بیان پیشت اینجوری نه سیخ میسوزه نه کباب..

دست از تغییر دادن دیگران بکش،همینجوری که هستن دوستشون داشته باش...فقط باهاشون مهربون باش و احترام بزار،اونوقت ببین چطور اونی که دوست داری میشن....و این است معجزه عشق
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز