مامانم موقعی که بابام بود هم زندگیو ول کرده بود و اصلا به فکربچها نبود
الانم که بابام رفته رفتنشو بهونه کرده و کلا همچیو ول کرده
نه شامی نه نهاری
نه اصلا به تربیت بچها فکرمیکنه
و..هیچی حتی به زندگیه من که توعقدم و دارم بزور با پول های هدیه جهازجمع میکنم هم فکرنمیکنه
فقط با خالهام میرم خرید و یکم کمکم میکنن