سلام
تازه واردم :)
٢٥ سالمه. برق خوندم. محجبه و سادات. خونواده سالم و مقيد و با اخلاق.٦ ماهه عقد كردم
خيلي همو دوس داريم
اما مادرشون منو دوس نداره. ٤٨ سالشه و كم سواد.
صراحتا گفت با ازدواجمون مخالف بوده. كم كاري ميكنه و احترام نميذاره
مثلا انتظار دارم بعنوان تنها عروسش براي صرف غذا تشكيلات داشته باشه اما بارها شده سبزي رو با آبكش فلزي انداخته وسط سفره و..
راحت فحش ميده به ديگران جلوي من و من خيلي با اين مساله مشكل دارم
در خصوصيترين مساءلمون خودش رو دخالت ميده.. من سكوت ميكنم و محترمانه رفتار ميكنم اما نتيجه نميده..
گاهي فكر مبكنم كاش فقط خود همسرم برام ملاك نبود و تفاوتهاي خونوادگيمون رو در نظر ميگرفتم..
اما خب زندگيمو دوس دارم
لطفا راهنماييم كنين :) مرسي:)
