خستگیه شدید انگار ازم کلی کار کشیده بودن همش میخوابیدم بعد زیاد نفخ میکردم بعد احساساتم کلا زیرو رو شده بود مثلا یهو مینشستم مثل ابر بهار گریه میکردم هر کی میگف چی شده میگفتم نمیدونم خعلی به هم ریخته بودم اواخر هی حالتای پریود شدن بهم دست میداد میگفتم فردا دیگه حتما پریود میشم ولی نمیشدم
بی بی چکام اینجوری هاله مینداخت ب مامانم نشون میدادم میگفتم مامان ببین توروخدا یه هاله انداخته میبینی توام؟؟؟اونم هی چپ چپ نگام میکرد میگف ول کن دیگه مثبت نیس انقد خودتو درگیر نکن انقد خودتو عذاب نده یکم بیخیال شو بعد همش حس میکردم همه جا بو هندونه میده .دوس داشتم هی میگفتم بو هندونه میاد همه مسخره ام میکردن😆😂