خداوند به فرشتگان اعلان می کند :من فلان بنده محبوب من است هر کس او را اذیت کند آماده جنگ با یک شخص با ایمانی از خیابان رد می شد و سرش را پایین انداخته بود که چشمش به ناموس کسی نیفتد همین طور که رد می شد از آن طرف یک پسری با دختر جوانی می آمدند و کتف انسان با خدا به کتف دختر خورد پسر جوان سیلی محکمی به او زد و این فرد با خدا هیچی نگفت و رد شد دو قدم جلوتر رفت که پسر محکم به زمین خورد و مرد. همه دورو بر آن دو جمع شدند و مردم می گفتند حتما این درویش دعایی برای این پسر کرده. وقتی از او سوال کردند درویش گفت من هیچ دعایی نکرد این معامله بین یاران بوده استیار این دختر من را زد و یار من که الله باشد او را زد .
الله تعالی می فرماید:اگر من با شما هستم نشانه این است که شما ا زهمه بالاترید و همه از شما پایین تر هستند و اگر من با شما قهر باشم شما اگر چوب بخورید من از شما دفاع نمی کنم .
چرا من نوعی اگر صد سیلی هم بخورم خداوند جواب سیلی های من را نمی دهد .چون من الله را ناراحت کردم چون در دل من غیر از الله کسانی دیگر هم جایی دارند
ما معیار و ارزش هر چیز را با دیدن مشخص می کنیم در مقابل دل انسان هم دارای چشممی باشد که با آن چیزهای معنوی را می بیند . اگر در مقابل چشم من یک دانه عدس قرار بگیرد آسمان به این عظمت را نمی توانم ببینم همان طور اگر دانه عدسی در مقابل چشم دل قرار بگیرد من الله را نمی توانم ببینم.
چلوی چشم من را این محبت دنیا ،پول،طلا،فرزند ،شوهر ،همسر و... گرفته است
من از منعم و مالک هستی خودم را فراموش کردم.
اگر یک شخصی بگوید یک ساعتی را فلان کس به شما یاد گاری داده در حالی که هنوز او را ندیده اید اما شوق دیدار او هر روز نسبت به او بیشتر می گردد هر گاه که به او نگاه می کنید آن شخص به یاد شما می افتد تا نگاهتان به آن ساعت می افتد محبت او در دلتان افزون می گردد .و شوق دیدار او در دلان افزون می گردد که کی باشد که با او ملاقات کنم . آن خدایی که ما او را ندیده ایمبه من چشم داده به من گوش داده ،دست و پا داده،قلب داده و.... آن خدایی که این همه نعم در روی زمین برای من گسترانده آیا ما با دیدن این نعمت ها به یاد خدا میافتیم.
آیا با هر خوردن نوشیدن و راه رفتن و..به یاد الله می افتید؟آیا محبت الله در دل من افزون می گردد؟ آیا شوق دیدار او در ما افزون می گردد.
اگر الله به یاد ما نمی آید به خاطر این است که ما الله را فراموش کرده ایم.اگر من الله را فراموش کردم الله هم من را فراموش کرده است برای همین اله جواب سیلی من را نمی دهد.
خداوند به ما نمت هایی زیادی داده است که ما اصلا به نعمت بودن آن نعمت ها پی نمی بریم .
یک فردی از مسافرت برگشته بود به دوستانش زن زد و گفت من فرودگاه می رسم . دوستانش در آن روز به استقبال او آمدند و دیدند ا با اشاره صحبت می کند و حرف نمی زند . آن شخص اشاره کرد که برایش آب بیاورند همه تعجب کردند و می گفتند او که به ما زنگ زد و با ما صحبت کرد حالا صحبت نمی کند .او قرصی را خورد و بعد گفت خداوند از من نعمتی را گرفته است که شما اصلا فکر نمی کنید که آن نعمت است . خداوند آب دهانم را گرفته است و دهانم آب تولید نمی کند مگر این که این قرص رابخورم تا بتوانم پانزده دقیقه صحبت کنم و قیمت هر دانه پنجاه دلار است.
یعنی فقط قیمت آب دهان پنجاه دلاراست .در حالی که ما اصلا قدر آب دهان خود را نمی دانستیم.
