واااای یا خدا خونه خواهرش بودیم امشب به پیام از به شماره ناشناس اومد منم نکا کردم نشناختم.این متوجه شد.نمیتونس جلو بقیه گوشی و بقاپونه ازم فقط با چشم و ابرو باهام حرف میزد .گفتم چیزی نیس رفتم تو اتاق پیش خواهرش میخاست سکته کنه که نکنه من شماره رو پاک کنم اصلا قیافش دیدنی بود از به طرف خندم میومد بش از به طرف می ترسیدم.خلاصه خداحافظی کرد برسیم تو ماشین دهنم و سرویس کرد گوشی و برد زنگ زد به همکارش شماره رو بش گف بزن روی برنامه اسم کی میاره فهمید غریبس اشتباه شده به اسم نانوا ثبت بود.گوشی و پس داد امشب سکته کردم از دستش این چرا اینجوریه
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ❤️ یعنی خدایا از تو صبوری شاکرانت را میخوام.... 😍همینقدر قشنگ🌱 اگر امضای من را میخونید تشریف بیارید تاپیک آخرم؛ یا جزء هفتگی بردارید یا تعداد صلوات به نیابت از امام زمان اعلام کنید 🤍💙❤️
اره عزیزم وقتی شک داره ازش پنهون نکن چیزی رو بلافاصله بده بهش برا خودت درد سر درست نکن
این من قبلاً شماره دامادمونو تازه ازدواج کردم نداشتم با اون شماره خواهرم زنگ بم زد اسم خواهرم و ثبت کردم.بعد این یه روز خاست زنگ بزنه به خواهر خودش با گوشی من اسم خاهرامون یکیه.وقتی زنگ زد دامادمون جواب داد یا ابالفضل الآنم یادم میفته دلم میلرزه فقط داد میزد اصلا امون نمیداد حرف بزنم تا خدا کمک کرد یادم افتاد چی به چیه