از روز اول قربون صدقه میره

حالا کاش فقط این بود،پسره علاف و بیکار,اولش واسطه دروغ گفت،گفت هممغازه داره هم.ماشینسنگین. ولی تو حرفای پسره معلومشداصلا اینطور نیست میرهمیشینه در مغازه دوستاش،ماشین سنگین هم براپدرش که باچند نفر دیگه شریکبود و اینفقطگاهی همراه پدرشمیرفته ،هیچ برنامه ای همبرای زندگیشنداشت،هرچی خواهرم میپرسید برنامه ت چیه،میگفتتو چرا ابنقدر مادی گرایی؟همینکه دوستتدادم براتکافی نیست؟اونوقت خواهرممدیر طراحی یه شرکت،خودش ماشین داره و کلی حقوق و ۷_۸نفر نیرو زیر دستش کار میکنن،خلاصه وقتی جواب قطعی رو بهش دادیم و ردش کردیم تازه شروع شد فحاشی و توهین و بدوبیراه،هرچی بلاکشمیکرد با یه خط دیگه پیام میداد ،یه لحظه فحش میداد ده دقیقه دیگه پیامکمیداد غلط کردم تروخدا ببخش،حالا جالبه فقط یبار اونم نیمساعت باهم صحبت کرده بودن،اخرش از طریق واسطه بهش رسوندیماگر یکبار دیگه مزاحمبشه شکایتشو میکنیم،اهانچندبار همپیش اومد خواهرمدیده بود به موتور سوار که کلاه کاسکت داشته از در شرکت تا درخوه تعقیبش میکرد،خداروشکر شرش کم شد

بقیه شو نوشتم

نمیدونم چی بگم،دوست ندارم باعث بهم خوردن یه وصلت بشم،به نظرم با اگاهی کامل بهواین رفتارهاش خیلی محتاطانه ،حداکثر یک هفته پیش برو ،اگر دیدی رفتارش واقعا سمیه قبل اینکه بتونه وابسته ت کنه و اسیر دلت بشی سریع کات کن،اگرمیتونی با یکی از اعضای خانواده ت هممطرح کنکه ازش همفکری بگیری

اینم شانس مایه خواهر،خواستگارا یک از یک داغونتر

ان شالله بهترینها برات رقمبخوره