خاله همسرم از بوشهر اومده شهر ما منزل مادر شوهرم ما هم طبقه بالاییم
من مدتهاست خونه مادر شوهرم نمیرم چون ی بار با شوهرم دعوام شد و رفتم ۸ روز خونه نبودم این زن ی زنگ نزد احوال بچه رو بپرسه من بجای خود در حالی ک تلفن عصای دستشه تو زندگیش حای غذاش دادم و رفتم و زنگ نزد الان مدتهاست نمیرم خونش شاید یکسال
حالا خاله همسرم اومده کمی دوتا دونه سکغاتی دادا شوهرم خونه ما هم نیمده موندم چجوری تشکر کنم.
الانم رفتن خونه جاریم با مادرشوهرم
خیلی خاتواده شوهرم اذیتم کردن بحدی ک از دستشون انقد غصه خوردم بچم سقط شد
الان خاله همسرم حتما میگه جاریم عروس خوبس.
چ کنم چجوری تشکر کنم ازش حتی ب سلام و احوالم ندیدمش