خودم چوب و ریل دادم داداشم برا دخترم ی کمد ساخت زن بابام دیدش از حسودی داشت سکته میکرد گفت بدش بمن اونم گفت مال رها هست خودش وسیله داده ولی اون و بابام زور شدن بردنش لباساشو چیده توش گفتن پولشو میدیم برا اون درست کن ولی کلا بیخیال شدن منم دیدمش تواتاقش پر لباسش کرد اصلا ب خودشون نیاوردن حد اقل بگن مال تو بوده ما برداشتیم الان میخوام سکته کنم بخدا لباسا دخترم یو ی سبد شکستن