من کل زندگیم رو میدون خدا و معجزه های خدا ام
یه نمونه شو بخوام مثال بزنم سال دوازدهم برای پاس شدن
و گرفتن دیپلم واقعا معجزه شد معجزه درسایی که افتاده بودم زیاد بودن تعدادشون و عنوانشون یه جوری بود که تبصره هم کافیش نبود به طرز عجیبی خدا از اون وضعیت نجاتم داد و همون سال یهو یه قانون اومد که تا سالهای قبلش نبود دقیقا مطابق شرایط من بود انگار برای من خلق شده بود اون قانون قبلش از هرکس میپرسیدم میگفت نمیشه و نمیتونی حتما باید شهریور امتحان بدی با توجه به قوانین که اون قانون جدید اومد