همسرم پریشب سر شام یکی از دوستانش تماس گرفت و ازش خواست فرداش بره پیشش و ازونجایی ک من ازین دوستا و رفیقا ادم حسابی نیستن زیاد کشیدم بعد از قطع تلفن گفتم کجااا گفتی میام ولشون کن ادمهای درست حسابی نیستن و همون لحظه زد زیر بشقاب غذا و پرت کرد و فحش داد من هم شروع کردم ب بد و بیراه و محکم زد تو گوشم و بلند شد تمام وسیله سنگین خونه رو پرت کرد تو در و دیوار و سر من و رفت تا ۲ نصف شب و بعد ک برگشت من مجدد شروع کردم ب دعوا و اینکه کجا بودو زنگ زدم برای اولین بار ب خانوادش 🤦🏼♀️
حالا همه جا ب دروغ میگه چون جیغ زیاد کشید سوالش رو گقت من دیوونه شدم
فکر کنم اروم تر برخورد میکردی باسیاست تر بهتر جواب میداد
هیچ وقت جر و بحث خونه ات رو نزار فامیل شوهر بدونن
اونام اومدن و بدتر جلو اوناهم فحش داد بهم و حمله کرد
الانم دوروزه قهرم کرده طلبکارم هست
هیچ وقت انقد وقیحانه دست روم بلند نکرده بود و جلو خانوادش از گل نازک تر نگفته بود الان همه چی بهم ریخت احترام ندارم بدهکارم شدم
قیافه ام گرفته
حتی داد هم زده باشم سزاش اینهمه دیوونه بازی نبود
من هم دوروزه هیچ کاری نکردم از اتاق هم بیرون نیمدم
میخوام این سری جلو این رفتارش وایسم ک مخصوصااا از خونه ول کزده رفته و جواب تلفن نداده
اخه خیلی مهربونه ولی وقتی عصبانی شه صدتا مرد نمیتونن جلوشو بگیرن خطرناک مبشه اصلا
ی جا باید این بددهنی و دست بزنش قطع شه بالاخره
هیچ وقت نمیگه اشتباه کردم همش میگه مقصر تویی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
