2777
2789
عنوان

این متن رو روی قبرم مینویسم

236 بازدید | 39 پست

تمام خاطراتم از زندگیم حرف ها و تحقیر های بد پدرم بود شایددر آینده ای نچندان دور جسم خودم رو به خاک بسپارم متنی که برای سنگ قبرم میخام بنویسن رو اماده کردم 💔

خودم نوشتمش

در نگاه معشوقه‌ام،

دختری بودم زیبا؛

با موهای خرمایی و چشمانی که برق‌شان

از میان تارهای مو،

دنیا را روشن‌تر می‌کرد.


اما در نگاه پدرم،

دختری بودم نازیبا،

با تصویری همیشه غلط و موهایی ژولیده؛

انگار که هیچ‌وقت کافی نبودم.


و همین شد که دل خسته‌ام گفت:

به خاک برگرد…

به آغوشی که قضاوت نمی‌کند،

زیبا و زشت نمی‌شناسد.


شاید خاک

آن دختری را که هیچ‌کس نفهمید،

در آغوش خود بفهمد.

دور از جونت

ولی این همه نوشته جا میشه؟

|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود، مجازاتش مرگ است•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس می‌کردم•|   goftino.com/c/xJbnEE

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اینجور که خیلی بد هست اصلا خوب نی 

دورازجونت صد و بیست ساله شی

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️https://www.ninisite.com/discussion/topic/7503866/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86?page=1

داشتم به همین فکر میکردم 😂😂

😂😂

|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود، مجازاتش مرگ است•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس می‌کردم•|   goftino.com/c/xJbnEE

من این همه سختی رو تحمل کردم ولی این رنج رو به کسی تحمیل نکردم و بچه نیاوردم

من اگر روزی بچه دار میشدم اونقدر بهش محبت میکردم که مثل من تمام اشکاش با بالشتی که شبها میخوابه تمام نشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792