من پنج ماهه زایمان کردم و از اونموقع دچار وسواس فکری شدید نسبت به بچم شدم.خیلییی روش حساسم و همش با شوهرم در اینباره بحث و دعوا داریم.امروز آتلیه بودیم که فضاش یه جوری زیادی روشنفکرانه بود.بچم بغلم گریه میکرد،یکی از دخترای اونجا سیگارش رو خاموش کرد گفت تو رو خدا بدین من نگهش دارم شما عکسا رو انتخاب کنید
شوهر احمقم گفت بده بهش😭دادم برد طبقه بالا پنج دیقه اینا.الان باهاش دعوا میکنم میگم نکنه یه چیز خطرناک یهش بده بخوره،نکنه اذیتش کرد اونجا🥺شوهرم میگه اخلاقت مثل قبل نشه دیگه نمیتونم باهات زندگی کنم😢