ی شوهر خاله دارم خیلی بهم حرف میزد جلوشوهرم داخل جمع تاپیک زدم ک چیا گفته.
بعددیشب منم پیام دادم شستمش.
حالا امروز زنگ زده ب شوهرم فحش داده ک چرا زنت بم حرف زده .بعد میخاسته بره در خونه پدرشوهرم.بهشون بگه جریان رو.مامانمم ظهر اومد پیشم بهم میگه جلو شوهرتو بگیر فلان نکنه بیسار نکنه بهش گفتم شوهر من اصن کاری نداره اون شروع کرده خووووو.از دست مامانم اینقد خودمو زدم اینقد خودمو زدم داشتم سکته میکردم.ما کاری نداشتیم منوشوهرمم اصن همسن شوهرخالم نیستیم ک باهاش حرفم بزنیم ک بگیم ما اول شروع کردیم.دارم سکته میکنم دیگه💔