2777
2789
عنوان

کسی اینجا هست از بچه‌ها بدش بیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 930 بازدید | 84 پست
آخ آخ خدا بگم چکارت کنه. من بعد دخترم اینقدرررر این حرف رو به همه زدم که خدا می‌دونه... بعدش پسرم نا ...

من قسم خوردم ناخواسته هم بشم حتما سقط کنم نمیتونم واقعا تحمل یه بچه دیگ و شب نخوابی و ۵صبح بیدار شدن و کمر درد و پا درد و ۲۰ کیلو اضافه وزن و اعصاب قاطی پاتی رو ندارممممم😭😭😭

عضو گروه دو ستاره (۱۸ کیلو اضافه وزن)⭐   ✅وزن اولیه :۶۸/۸۰۰    💥هدف :۵۰  (اولین هدف :۶۸) 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دوتا

خدا حفظشون کنه


ایشالا اذیتت نکنن🤣😍

شوهرت کمکت میکنه تو بچه داری؟


نظر منفیتو برام ریپلای نکن بزارش تو ماتحتت لطفا چون بی اعصابم یه چیز بهت میگم😝خیلی بیشتر از سنم میفهمم و راهنمایی میکنم🤗🦋

نمی دونم چرا دارم نظر میزارم برات .انگار بیشتر برا خودم مینویسم تا تو تا ذهنم اروم شه 

من فکر میکنم شاید تو خود خواهی ‌ و عمیق فکر نمیکنی ، اصولا دنگ و فنگ بچه چیز جالبی محسوب نمیشه ولی اینکه با محبت رسیدگی کنی بهش و تحملش کنی درواقع از روان سالم میاد که میل به بقای بشریت درش دیده میشه  ، سبک های زندگی امروزی خیلی خود محوره ، لباس هایی که فقط خود ادم رو تو چشم میکنه ارایش هایی که داد میزنه فقط من هستم ، ببنید خودتو تو چشم ملتی کردن چه با حرف چه با عمل چه با لباس چه حتی با فروتنی خود شاخ پنداری درونی .... شاید این مدل زندگی و این همه منیت  باعث میشه ادم نتونه کسی و چیزی رو تحمل کنه که سودآوری مالی نداره براش ‌ بچه اصلا سود مالی نداره و همش دردسره و احتمالا ذهن بهت میگه که حالا زر زرشو تحمل کنی دو قرونم دستت نیاد بزار گم شه .

فقط میتونم بگم افرادی مثل شما بهتره بچه دار نشیدهمسر منم مثل شماست و الان عذابیه برا بچه ام

باز همسر شما اگر علاقه نداشت میتونست پیشگیری کنه. اوضاع وقتی بد میشه که مرد بچه دوست داره ولی زن نه. در این حالت احتمال باردار شدن خیلی زیاد تره. همسر شما چرا بچه دوست نداره؟ الان رابطه‌اش با بچه چطوره؟

اره دقیقا وقتی صحبت می‌کنن و ارتباط عاطفی برقرار می‌کنن خیلی شیرین تر میشن. اینکه خواب و دستشویی و غ ...

میدونی یخورده دلیل این حالتم اینه ک‌بچه‌هات پشت سر همن. کمکی نداری... خیلی شبیه همه شرایطمون. منم دخترم سه سال و‌سه ماهش بود که پسرم دنیا اومد. شهر غریبم تنهای تنها بودم. شوهرمم کلا شوته. تازه غر میزد فضا رو‌آروم کن میخوام بخوابم.

من دخترم سه ساله ک شد و باردار بودم سر پسرم اینقدرررر رابطم باهاش خوب شد. هرروز دست همو می‌گرفتیم میرفتیم پارک بستنی میخوردیم و.... ولی بعداومدن پسرم کلا از دخترم غافل شدم، پسرمم که نوزاد و دیگه خودت بهتر میدونی... 

کلا بچه پست سرهم اصلا خوب نیس 

نمی دونم چرا دارم نظر میزارم برات .انگار بیشتر برا خودم مینویسم تا تو تا ذهنم اروم شه من فکر میکنم ش ...


ببین قضیه اصلااااا اینقدر فلسفی نیست که توضیح دادی. قضیه غلیان و‌به‌هم ریختگی انبوه هورمون‌هاست.. بیخوابی شدید. احساس تنهایی عمیییق که مادر داره. نه شوهرش هست نه مادرش هست‌‌....من این خانومو میفهمم. بچش که بزرگتر بشه بهتر میشه. 

نمی دونم چرا دارم نظر میزارم برات .انگار بیشتر برا خودم مینویسم تا تو تا ذهنم اروم شه من فکر میکنم ش ...

اینکه محوریت روی خود انسان اومده بنظرم چیز بدی نیست. روان سالم از همونجایی میاد که آدم خودش رو دوست داشته باشه و در اولویت قرار بده. وقتی اینطور باشه دیگه لازم نیست مسئولیت هایی رو قبول کرد که هیچ علاقه‌ای درش نیست و صرفا رفع تکلیفه. شما الان توجه کنی اکثر نسل ما بچه‌های نسل قبلی هستن که صرفا برای رفع تکلیف خیلی کارها اعم از ازدواج و بچه داری کردن و با کلی کمبود و حسرت این تکلیف رو به دوش کشیدن و این باعث شده نسل قبل نخوان مثل مادران یا پدرانشون باشن و از خودگذشتگی کنن

ببین قضیه اصلااااا اینقدر فلسفی نیست که توضیح دادی. قضیه غلیان و‌به‌هم ریختگی انبوه هورمون‌هاست.. بی ...

اینم میشه ، اینم که گفتی نمی تونم انگار کنم ‌ . واقعا یه زن هورمن هاش به هم میریزه خیلی سخت میشه. 

ببین قضیه اصلااااا اینقدر فلسفی نیست که توضیح دادی. قضیه غلیان و‌به‌هم ریختگی انبوه هورمون‌هاست.. بی ...

قربون کلامت. دقیقا بهم ریختگی هورمون‌ها باعث همه این چیزها هست. کل تصمیمات و خلقیات ما بر حسب هورمون‌هاست و حالا فرض کن این هورمون‌ها دائم در حال جوش و خروشن طبیعتا هر آدمی از پا درمیاد و بنظرم زن‌ها خیلی قوی هستن که با هر سختی از این مراحل عبور می‌کنن. زن‌هایی هم که این جریانات رو درک می‌کنن نمونه برتر انسانی هستن مثل شما

اینم میشه ، اینم که گفتی نمی تونم انگار کنم ‌ . واقعا یه زن هورمن هاش به هم میریزه خیلی سخت میشه.

من قبل دنیا اومدن پسرم، تازه عاشق دخترم شده بودم. غرقش میکردم تو بغلم . کلی باهم وقت میکذروندیم... نصف روز با عشق و کیف باهاش بازی میکردم... ولی پسرم که دنیا اومد نمی‌دونم چه اتفاقی درونم افتاد که میخواستم سر به تن جفتشون نباشه. اما وقتی پسرم دوسالش شد این حس کم‌کم از بین رفت. الان عذاب وجدان دنیا رو دارم که اون برهه زمانی اینقدر از دخترم غافل شدم. ولی واقعا اصلا دست خودم نبود. خیلی حالم بد بود. فقط دلم میخواست بمیرم. کمبود خواب شدید داشتم. شوهرم بی درک و غرغرو بود، مرتب روزی دو وعده غذای گرم و هفته‌ای سه‌چهار بار رابطه جنسی با کیفیت میخواست. شهر غریب بودم هیچ کمکی نداشتم. تازه خیانت هم کرده بود.... همه اینا منو به مدت دوسال پودر کرد و من توی این دوسال هم از خودم و‌هم از بچه‌هام بدم میومد. 

قربون کلامت. دقیقا بهم ریختگی هورمون‌ها باعث همه این چیزها هست. کل تصمیمات و خلقیات ما بر حسب هورمون ...

عزیزم غذای مقوی بخور و سعی کن از هر فرصتی استفاده کنی که یکم بخوابی. هیچی مثل بیخوابی یه مادر رو‌نابود نمیکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز