2777
2789
عنوان

بچه داری

93 بازدید | 15 پست

خانوما پسرم هفت ماه و ده روزشه همچنان از آنها بودن تو خونه خودم میترسم از تنهایی دلم میگیره از روز صبح شوهرم که میخواد بره سرکار باهاش میرم خونه مامانم ظهر باهاش برمی‌گردم خونه چکار کنم بتونم تنها بمونم تو خونه 😔😔😔😔

منم اینطور بودم 

چند روز موندم عادت کردم 

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
منم اینطور بودم چند روز موندم عادت کردم

امیدوارم منم بتونم😔هنوز حال روحیم روبراه نیست بخدا همش حس میکنم با حضور بچه دیگه هیچوقت قرار نیس بهم خوش بگذره و بتونم به خودم برسم

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

امیدوارم منم بتونم😔هنوز حال روحیم روبراه نیست بخدا همش حس میکنم با حضور بچه دیگه هیچوقت قرار نیس به ...

ن عزیزم طبیعیه

بزرگ میشه درست میشه 

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
بچه شما چند وقتشه

الان ۸ سالشه 

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
بقول معروف، باید بری تو دلش. ینی باید تجربش کنی، تا بتونی. وگرن تا شب دومادی می‌ترسی تنها بمونی باها ...

چرا مثلا مامانم اینا رفتن مسافرت تنها بودم یا شوهرم خونی منم میمونم خونه فقط از تنها بودم تو خونه دلم میگیره و الا میتونم از پسش بر بیام 

آخی خداحفظش کنه

ممنون 

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
عزییییزم😢خودتو مشغول کن، اینجوری خیلی اذیت میشی ک

کاش بتونم با این قضیه کنار بیام 😔😔😔از بعد زایمان اینجوری شدم وگرنه قبلش هیچ جا جز خونم و تنهایی بهم خوش نمی‌گذشت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز