اعصابم بهم ریخته براش ،،، شوهرش تومور مغزی داشت ک خانوادش پنهان کردن وقتی خاهرم عقد کرد بعدش فهمید ولی موند سر زندگیش ...خلاصه پارسال برادر شوهرش بهش بی احترامی کرد و کارش به جایی رسید ک خاهرمو کتک زد ، خاهرمم شکایت کرد ولی بازم هیچی ب هیچی بعد از اون جریان خاهرم قهر کرد ...شوهرش ک هیچی براش مهم نیست فقط میگه شکمم سیر باشه ..پشت خاهرمو خالی کرد و الانم حالش بده و کنار ننشه ، خانوادشم ادمای بیخیال حرومزاده این ...خاهرم یکساله خونه مادرمه با یه بچه کوچیک ک حتی سراغ این بچه رو نمیگیرن...بنظرتون خاهرم باید چکار کنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.
تنها توصیه ای ک میکنم بچه نیار و روی شوهرت حساب باز نکن...خدا کمکت کنه
دیر گفتی
پسرم ۹ سالشه.
دیگه مردی شده
دارم پول جمع میکنم خونه بگیرم
اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.
اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.