بعد هشت سال دارم میرم جایی که خیلی دور هستیم
یک شهر هستیم اما دیگه نمیتونه هرروز بیاد
مسیرس جوری که به این راحتی نیستی که سوار تاکسی یا اتوبوس بشه بیاد حتی مکه اینکه کسی بیارتش اونم که کسی نیست حتی اسنپ هم زدم دیدم خیلی گرون
میدونم خیلی نازپرورده و لوس شدم که بعد ازدواجم همش دو کوچه با مادرم فاصله داشتم و هرروز بهم سر میزد منم زود به زود میرفتم
البته به مشکل جسمی هم دارم همیشه که مادرم سر این خیلی کمک حالم بود
یا اگه چیزی لازم داشتم برام میورد
با روزایی که بچه ام دیوونه ام میکرد بردادم میرسید
اما حالا نمیدونم چجوری با این فاصله و دوری کنار بیام ..
با تنهایی چجوری کنار بیام شوهرم صبح زود میده شب میاد خسته و کوفته
با یه بچه فوق العاده شروع چجوری کنار بیام با این حال و روز جسمم
خیلی سخته کاش لااقل از اول دور بودیم عادت کرده بودم 😭.