مدام تو ذهنم مرگ خودمو تصور میکنم، احساس پوچی میکنم، از همه طرف تحت فشارم، کسی درکم نمیکنه ، آدما با حرفاشون داغونم کردن، زندگی من برای هیچ کس مهم نیست ، همیشه باید خودمو برای بقیه فدا کنم ، یکبار نتونم ، قضاوت میشم ، روح و روان من مهم نیست، تا حالا چندبار قرص خوردم اما لحظه آخر ترسیدم و خبر دادم ، الان دیگه جوری شده یک دونه قرصم بخورم بالا میارم، کاش یه راهی باشه بی دردسر بمیرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.