مگه من با شما بودم که ریپلای زدی اجر شما با خدا که اومدی پزش رو بدی
من بیست ساله عروسشونم پول لباس زیرشونم با منه یه کلمه حرف نزدم
خواهر افریطه میگم به خاطر اینکه فهمید داداشش داره میاد نموند خونه لشش رو برد خونه دوستش که یه وقت درست کردن نهار نیفته گردنش در صورتی که میتونست جواب محبتهای مارو با یه کار کوچیک بده اشکالی نداره خدای منم بزرگه داره دغ میکنه از اینکه من و داداشش عاشقانه همو دوست داریم مخصوصا داداشش همین کافیه براش تا ابد