یه چیزی بهت بگم و بخوابم
تو بیمارستان که بودم یه روز نامزدم کنار تختم داشت نون پنیر میخورد
فکم شکسته بود با سورنگ غذا میخوردم ماه ها
تا اونموقع از نون و پنیر متنفر بودم
آنقدر اونجا اون لحظه حسرت خوردم و میام کشیده بود به نون پنیر که الان دوساله غذای مورد علاقم نون پنیره😂😂
حتی هیچ تصوری نمیتونی داشته باشی از اون لحظه
آدمایی که میتونستن غذا بخورن خیلیییی واسم عجیب بود میگفتم اییییین همه بیماری تو دنیاس بعد این همه آدم سالم سالمن خیلی عجیبه فقط خواست خداس وگرن با آمار و احتمال هم حساب کنی امکان نداره😅
لعنتی اگه دندون داری و میتونی باهاش غذا بخوری خوشبختی 🤣