2777
2789
عنوان

شوهر خواهرشوهر😰

506 بازدید | 32 پست

دوستان ۴سال قبل مادرشوهرم مریض بود بستری کرده بودن اون موقع هم پسرم ۵ ماهه بود همه رفته بودن بیمارستان من تو خونه تنها بودم ایفون رو زدن برداشتم دیدم شوهر خواهرشوهرمه اومد تو و نشست بعد چند دقیقه بحوه مشکلات من و شوهرم رو باز کرد حرف منِ ساده نشستم حرف دلم رو گفتم ک اره اذیت میکنه فلان اخه یه کی بود بهم میگف دهنت رو ببند چرا حرف میزنی.  بعد از مشکلات خودشونم گف   من گریم گرف( چون حرف زیادمشکلات بین شوهر و من در حدی ک افسردگی گرفتم ) بعد زنگ زد شوهرم به گوشی اون نمیدونم چی حرفیدن بعدش بلند شد گف بر میان فکر بد میکنن و فلان به من گف ناراحت نشو چه میشه کرد بچه دارین نمیشه ک جداشین موقع رفتم اومد بغلم و کرد میخواس بوس کنه ک حلش دادم پام خورد به در   در و بستم و رفت بعد به تلفن خونه زنگ زد گف به کسی نگو یه اشتباهی شد و فلان.   الان از اون موقع استرس این رو دارم ک اگه اون بگه چی     چون خودشونم هم مشکل دارن دعوا میکنن میرن دادگاه بعدش اشنی   میترسم جدا شن یا دعوا کنن از رو دشمنی زندگی منم به باد بده خیلی میترسم اضطراب دارم از صبح انقدر فکر کردم سرم میترکه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اشتباه کردی مشکلات زناشویی رو نباید ب کسی بگی که سو استفاده کنه و در نبود شوهرت اگر مرد در زد نباید ...

خونه خودم نبود ک خونه پدرشوهرم بود باز نمیکردم میرفت به خواهرشوهرم میگف رفتم در باز نکرد قشقرق به پا میکرد ک چرا باز نکردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز