2777
2789
عنوان

این روزا

338 بازدید | 22 پست

یه جوون ۱۸ ساله با کلی آرزو یهو اینجوری جنگ بشه 

همه چی رو هوا نه درس و دانشگاه مشخصه نه سرکار رفتنمون نه اینده‌مون نه عشق و عاشقی و‌...

شما باشید چجوری خودتونو آروم میکنید 

من حالم خوب نیست واقعا خیلی ناامیدم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

صبر وامید به روزهای بهتر، چاره ای جز این نداریم

من هنوز بچگی نکردم،ولی لباس بزرگسالی تنم کردند،اونم اشتباهی واسه ام دوخته بودند،تنگه برام،،حالام میخوان بزور لباس پیری تنم کنند..من هنوز همون دخترک5،6ساله ام،که  پای چرخ خیاطی مادرم مینشستم تا پیرهن جدیدمو زودتر بدوزه و بپوشم.چه ذوقی میکردم.من هنوز دلم مثل گنجشک کوچیکه،زود میشکنه و زودی هم با یه پفک آشتی آشتی میشه،،من داره موهام سفید میشه ولی هنوزم یه جوجه رنگی دلمو شاد میکنه.وقتی بچه هام بهم میگن مامان،وحشت میکنم،یعنی من کی اینقدر بزرگ شدم که بشم تکیه گاه دو سه تا وروجک..منو ببرین بدین به مامانم تا گوشه ی چادرش رو بگیرم و باهاش برم حرم تا برگشتنی برام بستنی بخره،من بچگیمو میخوام!!!
هیچی بدبخت بودیم بدبخت تر شدیم،قبلا هرچی نداشتیم میگفتن عوضش امنیت دارین که دیگه اونم نداریم

واقعا دوست دارم برگردم به اون روزای قبلی که فکر نمره امتحانام و پول نداشتن بود 

نمیتونم این وضعو اصلا 

عزیزم... میدونم شرایط سخته

منِ ۲۶ ساله هم نمیدونم دارم چ غلطی میکنم و دقیقا حس تورو دارم. ولی دیگ امید و ارزویی هم ندارم. سعی میکنم از حال لذت ببرم چون تنها چیزیه ک برای جوان ایرانی مونده

اینا اگه از این مهلکه جوون سالم به در ببرن بلایی سر ملت میارن که کل تاریخ بشر اشکش دربیاد متاسفانه

ریپلای نکن جوابتو نمی‌دم 

جواب دادن به اجنبی ، مذهبیون افراطی و از این قبیل افراد که سعی در تحمیل عقایدشون داشته باشن رو در حد خودم نمیبینم و درصورت شناسایی جواب نخواهم داد .                                           بیا قرارمان این باشد سبز بمانیم در میان هزاران تاریکی 🌱 کاربری از ۰۳/۰۳ دست ینفر دیگس 🫠 

منم آشوبم نه به خاطر جنگ‌صرفنبیش تر ذهنم بابت پیر شدن پدر و مادرم نا آرومه اصلن دنیا رو‌ دوست ندارم

سلام. خوشحالم میبینمتون شاعره خانم، خداروشکر سالمید عزیزم


من هنوز بچگی نکردم،ولی لباس بزرگسالی تنم کردند،اونم اشتباهی واسه ام دوخته بودند،تنگه برام،،حالام میخوان بزور لباس پیری تنم کنند..من هنوز همون دخترک5،6ساله ام،که  پای چرخ خیاطی مادرم مینشستم تا پیرهن جدیدمو زودتر بدوزه و بپوشم.چه ذوقی میکردم.من هنوز دلم مثل گنجشک کوچیکه،زود میشکنه و زودی هم با یه پفک آشتی آشتی میشه،،من داره موهام سفید میشه ولی هنوزم یه جوجه رنگی دلمو شاد میکنه.وقتی بچه هام بهم میگن مامان،وحشت میکنم،یعنی من کی اینقدر بزرگ شدم که بشم تکیه گاه دو سه تا وروجک..منو ببرین بدین به مامانم تا گوشه ی چادرش رو بگیرم و باهاش برم حرم تا برگشتنی برام بستنی بخره،من بچگیمو میخوام!!!
عزیزم... میدونم شرایط سختهمنِ ۲۶ ساله هم نمیدونم دارم چ غلطی میکنم و دقیقا حس تورو دارم. ولی دیگ امی ...

اخه حال هم نذاشتن 

منم تا قبل این قضایا میگفتم خب اشکال نداره حال مهمه 

ولی الان واقعا نمیدونم چی میخواد بشه 

از این حس بی چاره بودن متنفرم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز