سلام رفقا
من 18سالمه یع دختر عمه دارم یه سال نیمی از خودم بزرگ تره.زندگی و رابطه های خانوادگی امروزی هم ک اینطوری شده شاید سالی یه بار عروسی تفریحی جایی مثن همو ببینیم.از دوسال پیش بشدت بهش علاقه مند شدم.ب طوری ک ناخودآگاه شبا ب اون فکر میکنم درصورتی که ن زیاد باهاش حرف زدم و ن خاطره ای باهاش دارم
چشم تو چشم هایی باهم داشتیم مثلاً خلاصه بگم مطمعن نیستم اونم منو دوست داره حسم پنجاه پنجاست
آدم خیلی خوبیه نمازم میخونه منم یه جورایی مثل خودشم
نمیدونم باید چیکار کنم بهش بگم یا نگم
اینستاگرامی هم ازش ندارم یا شماره کلا دختری هم نیست ک تو فضا مجازیو اینا بره منم برا همین دوسش دارم برا این پاکی و خانم بودنش و خودمم چون ورزشکارمو آدم پاکی ام و تو هیچ رابطه ای تا حال نرفتم حس میکنم آدم منه
مامانم و مامانش هم باهم خوبن مشکل خانوادگی هم نداریم فقط بهم سر نمیزنیم دیر ب دیر
نمیدونم باید چیکار کنم