ما یزد زندگی میکنیم
خانواده هامون شهرستان های زنجان
از عید از یزد اومدیم شهرستان زنجان شوهرم موندگارم کرده
تا میگم مادرت اذیت میکنه میزنه تو دهنم میگ هیس بزار بگه بزرگتره من حق ندارم از مادرش گله ای کنم
مثل مفت خورا شده
هر چقدرررر بهش بگی بی مسئولیتی ک خونه نداریم یا ما مثل مفت خورا رو این و اون میخورم براش مهم نیست
میگ تا دی ماه یزدم بعد خونمو میارم زنجان ینی میاییم خونه مادرش زندگی کنیم
من الان جرعت اینو ندارم بگم ما ک خونه ای نداریم چجوری میخایی بیایی؟
میگ میسازم تو حیاط مادرم ولی شابد دو سه سال دیگ
دیروزم میگفت تا با خانوادم مهربون و اوکی نشی خبری از خونه نیست
نمیدونم چ مرگشه
بخاطر بچه هام موندم
مادرش بشدتتتتتتتتت اذیت میکنه فحش میده با منم قهر نمیدونم چرا؟