اون که اومد خواستگاری الان تو باید تلاش بکنی سعی کن ارتباطتو باهاش قطع نکنی و ناامیدش ...
درسته اومد خواستگاری اما من اگ اصرار میکردم تو اون تایم،حتما جونش ب خطر میفتاد.اون دیگه رفت بعد ی هفته. گفت دیگ تا ی هفته نشه دیدارمون ب قیامت.اون دیگه هیچ فرصتی ب من نداد.هیچ فرصتی.با یه نه رفت
آخه هر کی میپرسه چندسالته میگم ۲۵ تعجب میکنه چرا تا حالا ازدواج نکردم
نه بابا من دوستا و همکارام همه بالای ۲۵ هستن و مجرد و خوش میگذرونن واسه خودشون اصلا فکر نکن که ازت گذشته فقط از این سالای عمرت لذت ببر و اینم بدون که پسری که بخاطرت جلوی خانوادش واینسه خودش دنبال بهونه واسه رفتن بوده به خودت یه فرصت یکماه بده و فراموشش کن و فورا به زندگی عادی برگرد و سعی دیگه وارد رابطه دوستی که مطمئن نیستی به ازدواج ختم میشه نشی چون با هر کدوم از این رابطه ها بارها میشکنی و احساس رو تو وجود خودت میکشی خیلیا و از جمله خودم این روزای تو رو گذروندیم و الان خداروشکر داریم آروم زندگی میکنیم پس تو هم میتونی دوستم.واسه آرامشت دعا میکنم
نززززززززار بره سرد نشو سریع و نززززززار سرد بشه😒 بهش پیام بده و بگو دلتنگی از یه جایی شروع کن ...
مادرش افتاد وسطمون.گفت حالا که جواب منفیه دیگ هییییچ پیام و زنگی ب هم نزنن و مزاحم هم نشن.میترسم پیام بدم مادرش پرش کرده باشه باهام بد برخورد کنه اونوقت من تا آخر عمر میشکنم