این ویروس جدیدرو گرفتم
همش ضعف دارم یبار سردمه یبار از اینکه بدنم خیس عرق شده بیکار میشماونمبیحال
مامانم عین خیالش نیست کافی بود داداشم یا خواهرام بودن فورا سوپ دکتر
حتی یکبار نگفت برات یچیز بپزم
ظهرم ناهار درست نکرده بود اصلا با شوهرم رفتیم ناهار خوردیم
الانم خونمونم بدنم یخ یخ فشارم اینگار افتاده هیچکسم خونمون نیست جون ندارم🤦♀️
واقعا همیشه حس میکنممامانم جز اون ۴ ۵ سال بچگی هیچوقت برام مادری نکرد هیچوقت نگرانمن نبود
همیشه طلبکارم بود و عین خیالشم نبود و توقع بیجا داشت
ادم ۱۰۰سالشم بشه نیاز داره به مادرش
مثلا جاریمو میبینم مریض باشه یا یه مشکلی داشته باشه مامانش براش غذا میاره میاد کمکش
من این چیزارو تو خوابمم نمیبینم
دیشب بهش گفتم مامان فکر کنم بعد عروسیم هیچوقت چنین کاریو نمیکنی یهو یه لبخند تمسخر امیز زد
گاهی اوقات کلا منو برا ناهار شامم حساب نمیکنه
الان خیلی دوست دارم از بیرون سفارش بدم ولی میگم یهو بیان تنهایی از گلوم پاییننمیره🤦♀️