هی خودمو نیشگون میگیرم هی میگمنمیشه هی میگمممنوعس هی میگمبابا همش حس احترام ولی من دلمو به چشاش باختم لعنت بهش نمیشه به والا این نمیشه حتی خود خدام قبولش نداره اخه من دانشجو چرا باید از یه جراح ایمپلنت خوشم بیاد خدا لعنتم کنه خدا منو بکشه گووووه خوردم گوووه خوووردم واییی چیکار کنم تورو خدا مسخرم نکنین تورو علی مسخرم نکنین خودم میدونم گوه زیادی دارم میخورم وااااای غلط کردم خدایا کاش قلم پام میشکست مطبش نمیرفتم خود لامصبش نباید با من احمق چش تو چشم بشه
امروز انقد سوتی دادم جلوش ابروم رفت امشبم برگشتم گفتم دکتر خسته نباشی اونم گفت خواهش میکنم از من بدت ...
واقعا که، چرا اینقدر خودتو سطح پایین میبینی؟؟؟؟؟؟ بقول خودت اندام و ظاهرت خوبه دانشجو هم هستی اخلاق هم خوبه مگه یه مرد چی میخواد جز اینا؟؟؟ تازه از خداشم باشه که بخواد با دختر مجرد ازدواج کنه همه چی ک پول نیست
به خدا امروز رفتم اتاقش یه مریض داشت یه دستیار دیگه بود همراه مریض بود خودش بود تا رسیدم گفت خانم فلانی بخند دندودانتو رو هم بزار مریض ببینه چجوری اینکارو بکنه خب لعنت بهت خودت میکردی منم هول شدم گفتم نمیدونم چجوری