من پریروز دیدم زن همسایه رو
بعد ناراحت و اشفته بود گفت شوهرمو با یه زن گرفتن
دو تا دختر کوچک دو قولو داره
می گفت کجا برم خونه پدر ندارم مادرم مریضه بابام مرده
منم ناراحت شدم
گفت دعا می کنم فردا رو نبینم
امروز صبح فهمیدم هر سه تا مردن
برادرشوهرش اومد در و شکستن دیدم مردن
بعضی میگن خودکشی کرده و بچه هاشو کشته
بعضی میگن هر سه تا ایست قلبی کردن