نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 عنوان دلم گرفته 88 بازدید | 12 پست قبلا اینقدر رو این مسئله حساس نبودم همیشه ب چپم میگرفتم. الان دارم تعداد دفعاتشو میشمارم😭😭😭 این ماه امروز سومین باری بود ک شوهرم رک و پوست کنده بهم گفت ناراحتی و نمیتونی بذار برو 💔 دلم گرفت خییییییییییییییییییییییییییییییییلی😭 زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....! 1404/02/04 | 18:23 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
دنا_ عضویت: 1403/10/05 تعداد پست: 8667 منم دلم گرفته یه دختر لر به اسم دِنا🐣اینجا فقط از اتفاق های قشنگ زندگیم میگم 😁💚 سوالات حس ششمی جواب نمیدم لطف کنید درخواست دوستی ندین😘
9499mahtab عضویت: 1399/04/12 تعداد پست: 4531 منم اعصابم از دستش خورده ولی دیگه حوصله بحث و جدل ندارم خدایا هزار بار شکرت کاربری سوم
نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 چرا اینو گفت؟ ظهر داشتم نهار اماده میکردم دخترم گفت بریم مغازه به شوهرم گفتم ببرش من کارامو بکنم گفت من نمیتونم کارت رو بده خودشون برن . گفتم سر ظهره خلوته تنها نمیشه برن لباس تنته ببر بیار گوش نکرد مجبور شدم خودم بردم ،رفتیم نیم ساعت بعد برگشتیم دیدم گرفته خوابیده . نهاررو اماده کردم خودم و بچه ها خوردیم . ساعت ۶ بیدارشد از خواب ب دختر گفت نونو بیار از یخچال . بهش گفتم نون چرا ؟بذار نهارتو داغ کنم بخور . گفت ساعت شیشه الان کدوم خری نهار میخوره?گفتم خب خواب بودی نمیخوابیدی باما غذات رو میخوردی . یه کم غرررر زد رفت رو اعصابم بهش گفتم من ربات نیستم دریک آن بتونم هم بچه هات رو بیرون ببرم هم غذاتو اماده کنم .همین چیزی میخوای باید ربات بگیری . گفت قبل اینکه ربات بگیرو تو جمع کن از این خونه برو زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....!
نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 خییییییییییییییلی زیاد به تخممون!!😭😭😭😭 جدیدا نمیتونم اهمیت ندم زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....!
blueorange عضویت: 1400/11/20 تعداد پست: 2818 ظهر داشتم نهار اماده میکردم دخترم گفت بریم مغازه به شوهرم گفتم ببرش من کارامو بکنم گفت من نمیتونم کا ... میتونی موقت بچه هارو بذاری و بری خونه بابات؟یکبار بری حالش جا میاد حرفشو مزه مزه کنهتازه بدون بچه هم حتما اگر میتونی برو
نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 ظهر داشتم نهار اماده میکردم دخترم گفت بریم مغازه به شوهرم گفتم ببرش من کارامو بکنم گفت من نمیتونم کا ... اینو گفت دیگه هیچی نگفتم رفتم تو دستشویی درو قفل کردم بی صدا گریه کردم زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....!
نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 میتونی موقت بچه هارو بذاری و بری خونه بابات؟یکبار بری حالش جا میاد حرفشو مزه مزه کنهتازه بدون بچه هم ... من عروس یکی دوساله نیستم من ۱۰ ساله ازدواج کردم نباید بعد ده سال زندگی به خودش اجازه بده و اینطور بگه زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....!
blueorange عضویت: 1400/11/20 تعداد پست: 2818 من عروس یکی دوساله نیستم من ۱۰ ساله ازدواج کردم نباید بعد ده سال زندگی به خودش اجازه بده و اینطور بگ ... دقیقا چون به خودش اجازه میده حالشو باید بریمن نمیگم جنگ و دعوا ،اصلاااا چون زندگیه میدون جنگ نیستولی این حرفا بعد ده سال زندگی صحیح نیستدفعه بعد چند روز برو خونه پدرت بدون بچه هابمونه تو خونه پدرش دربیاد
نبات٢٨ مدیر استارتر عضویت: 1403/04/02 تعداد پست: 5581 دقیقا چون به خودش اجازه میده حالشو باید بریمن نمیگم جنگ و دعوا ،اصلاااا چون زندگیه میدون جنگ نیستولی ... دیگه قدرتش رو ندارم حوصله و اعصابشو ندارم این چیزا رو با رفتنم بهش یاد بدم . ادم نفهم هیچ وقت نمیفهمه....... زندگی که کردنی بودنفسمون روگرفت.وای به حال جون که دادنیه....!
blueorange عضویت: 1400/11/20 تعداد پست: 2818 دیگه قدرتش رو ندارم حوصله و اعصابشو ندارم این چیزا رو با رفتنم بهش یاد بدم . ادم نفهم هیچ وقت نمیفهم ... پس دفعه بعد نذار کار ب اینجا بکشه قبل اون بگو ناراحتی برو پیش مامانت اون بهت غذا بده