با دوست پسرم میخوام برمم . بعد هیچ بهانه ای ندارم امروز نمیتونم بگم با دوستام چون بابام خودش میرسونه تا دوستام نبینه نمیره ( واقعا با دوستامم نمیتونم برم از دوست پسرم خبر ندارن ) فقط دوست صمیمیم میدونه اونم دیروز بیرون بوده اجازه نمیدن بهش امروزم تعطیل رسمیه بهونه خریدم نمیتونم بیارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دم در خونه دوستت قرار بذار با پسره بعد به بابات بگو میرم خونه دوستم درس بخونم اونجا پیادت میکنه و زنگو بزن از قبلم که هماهنگ کردی دیگه بابات میره تو برو ددر
البته کار زشتیه پیچوندن خونواده حالا خوددانی
کودکانه دوستم بدار مثلا وقتی مادرت گفت:《این نه !》همان جا بنشین و برایم گریه کن