با دوست پسرم میخوام برمم . بعد هیچ بهانه ای ندارم امروز نمیتونم بگم با دوستام چون بابام خودش میرسونه تا دوستام نبینه نمیره ( واقعا با دوستامم نمیتونم برم از دوست پسرم خبر ندارن ) فقط دوست صمیمیم میدونه اونم دیروز بیرون بوده اجازه نمیدن بهش امروزم تعطیل رسمیه بهونه خریدم نمیتونم بیارم
دم در خونه دوستت قرار بذار با پسره بعد به بابات بگو میرم خونه دوستم درس بخونم اونجا پیادت میکنه و زنگو بزن از قبلم که هماهنگ کردی دیگه بابات میره تو برو ددر
البته کار زشتیه پیچوندن خونواده حالا خوددانی
کودکانه دوستم بدار مثلا وقتی مادرت گفت:《این نه !》همان جا بنشین و برایم گریه کن